ترانسلیشن

 یالا..امرو موا چند تا شعر به سرحدیون ترجمه بکنم تا وقتی چمک اکنن معنی شعرون بدونن... 

از شما سرحدیها هم خواهشمندم به هنگام رقص در جشنهای بندری معنی این اشعار را در ذهن خود مرور کرده  و با توجه به معنی آن، حرکات خود را تنظیم نمائید تا بتوانید میان همه خودنمایی کرده و جذابتر به نظر آیید.اکنون توجه شما را به چند شعر و آهنگ رایج  که در مجالس شادمانی اجرا می شود و همچنین معانی و توضیحاتی پیرامون آنها جلب می نمایم.باشد که خوشتان بیاید: 

.

***

  _ غلمک ناخوشن گا مُغ اخاردن...ممی داخل سراه نماز نخوندن  

  

غلامک کسالت دارد در حالی که گاو به خوردن نخل مشغول است،و والده مشارالیه در اندرونی به راز و نیاز با پروردگار می پردازد. 

_غلمک دو سه روزن که مریضن...عاشک بودن نُم زیدی کنیزن 

از بیمار شدن غلامک دو سه روزی می گذرد.وی به درد عشق مبتلا شده و اسم دوست دخترش کنیز است. 

نکته:سرحدیهای عزیز! برای طبیعی جلوه کردن  رقصتان با این آهنگ ،می توانید خود را جای یکی از کاراکترهای این متن تصور کنید.مثلا تصور کنید گاو هستید،و در حال خوردن نخل... 

.

***

_ماست امواردن،تازه ماست امواردن...صد من گل سرخ به التماس امواردن 

ماست اورده ام،ماست تازه اورده ام،،با یه ضرب و زوری چهارصد کیلو(صد من) گل قرمز آورده ام.. 

توضیح:احتمالا هدف شاعر از کاربرد "ماست" در این بیت تلفیقی ساختار شکنانه بوده. 

.

.

*** 

_مه شو پیر امناوا...عصاگیر امناوا...شوی پیر هوف هوف اکنت...ظرفون همه پر تف اکنت 

{دختر با ناراحتی به والدین}:من شوهر مسن و  عصا بدست نمی خواهم.چون شوهر پیر به نفس نفس  می افتد و همه ظرفها را پر از آب دهان می کند. 

_هوباد خرگو نَُوٍن بهتر از هو گنون...هو هوباد زلالن سرپرستی جلالن 

آبگرم خرگو جدید است و از آبگرم گنو بهتر می باشد.آب آبگرم(خرگو) شفاف است و شخصی به نام جلال سرپرستی آن را به عهده دارد. 

.

.

***

_ای صالحه  سغ نه لحه،اوی بختم،بلکه بگنتم...ای سغن یا یوزپلنگ ،اوی بختم،بلکه بگنتم 

صالحه مثل سگه که توی خونست،من می ترسم،شاید بگیرتم... 

در سگ یا یوزپلنگ بودنش شک دارم،من می ترسم،شاید بگیرتم... 

_سَغ پشت در نه وَک وَکن ،اوی بختم،بلکه بگنتم...هوای مرغ فاطکن،اوی بختم،بلکه بگنتم 

سگ(صالحه)پشت در، در حال پارس کردن است،من می ترسم،شاید بگیرتم... 

داره مرغهای فاطمه خانم را تعقیب می کنه، من می ترسم،شاید بگیرتم... 

توضیح:این شعر برگرفته از یک واقعیت تاریخی است که در سفرنامه مارکوپولو به بندرعباس نیز به آن اشاره ای شده.طبق روایات،در ازمنه قدیم،یک مرد بخت برگشته بندری عاشق زن سرحدی شده و او را به عقد خود در می آورد.اما این زن بعد از ازدواج سیرت واقعی خود را نشان داده و خوی سرحدی اش را بروز می دهد.می گویند مثل سگ پاچه می گرفته،و با سرعتی معادل سرعت یوزپلنگ طی طریق می کرده.به همین خاطر شاعر در جایی با تردید و تعجب می گوید:"ای سغن یا یوزپلنگ؟"...در حقیقت هدف از سرائیدن این شعر،متنبه شدن سایر مردان بندری از زندگی عبرت آموز این مرد فلک زده است.این داستان در بطن خود پیام مهمی دارد که خلاصه اش می شود: زن سرحدی نگیرید. 

***

_یار اتات پُتون پُتون،با جومه گلابتون،بنگری طلا ایشه،فیس ادیت جلو زنون 

دلبرم خرامان خرامان و با تن پوشی  گلابتون دوزی شده می آید.النگوی طلا به دستانش است و به همین جهت است که برای زنان دیگر قیافه میگیرد. 

_سر پنجه راه اریت،دلی حاضرن اگیت،حرف از خوشگلی بَشِت،فقط از خودش اگیت 

روی پنجه پا راه میره(مثل رقص بالٍی.احتمالا سیخ به پاهایش رفته).حواسش همیشه جمع است و هر موقع حرف از زیبایی به میان آید خود را سرآمد تمام آنها می داند. 

*** 

_مال کام حدی؟مال خرگو؟ بی چه ووستادی ناری از رو؟ 

کجایی هستی؟خرگویی هستی؟چرا ایستادی؟خجالت نمی کشی؟ 

_دختو کنار واچین،بش مُمخو جدا واچین ...حالا دختو کنار واچین،بَش بپخو جدا واچین 

ای دختر!!کنار(یک نوع میوه) جمع بکن..سهم مادرت را جدا جمع بکن...ای دختر!!(هشدار) کنار جمع بکن..سهم باباتو هم جدا جمع بکن. 

_یه پام در یه پام داخه...اتای در یا بیام داخه؟ 

یه پام بیرونه.اون یکی پام داخله...میای بیرون یا خودم بیام داخل؟(جمله تهدیدی) 

*** 

_بٍی زن مزن که جیغ ازنت،تو چشمون تو ریغ ازنت...بی زن مگه رو عنتری،شکایتت اکنت کلانتری.

زن را مورد ضرب و شتم قرار نده که آه از نهادش بلند می شود  و ماسه ساحلی به چشمانت می پاشد..به زنت نگو صورت میمونی که بر علیه تو شکوائیه تنظیم کرده و تقدیم کلانتری مینماید.

_چراغ خونه زنن،آبادی خونه زنن،هم خوبن و هم بدن 

زن چراغ و آبادی خانه است.خوب و بد هم دارد. 

_زن گٍفتن عرضه شوا،کاتغ و سیب و گُرجه شوا،همی زنکه طلاق شوا،کافه اریت کباب شوا... 

برای زن گرفتن شرایط خاصی لازم است از جمله داشتن عرضه و خورشت و سیب و گوجه فرنگی.چون همین زن از شما درخواست طلاق کرده و وقتی به رستوران رفت کباب سفارش می دهد. 

_زن بد دری بکن،گونی بگه گری بکن،ببر تحویل بپی بکن..  

زن بد را از خانه بیرون بینداز.به او گونی بپوشان و به پدرش تحویل بده. 

نکته:طبق تحقیق روانشناسان امور خانواده ،جدیدا برای ازدواج ،به جز شرایطی از قبیل عرضه و خورشت و سیب و گوجه فرنگی شرط دیگری هم افزوده شده که آن چیزی نیست جز یک جفت گوش دراز.محققین بر این باورند که در دهه اخیر و در پی گرمایش زمین ازدواج در میان درازگوشها رواج و شیوع بیشتری یافته.امیدوارم گوش همه تان دراز شود.اما نه آنقدر دراز که با سرحدی وصلت کنید. 

***

_ناکُشَُم بٍی کروسک،شو ماده مُرگن کروسک،بپ چورکونن کروسک،از مینو شواردن بی کروسک 

خروس کوچولو را نمی کشم زیرا شوهر مرغ ماده است و پدر جوجه ها.خروس فوق الذکر را از میناب آورده اند. 

_شُو بیدارن کروسک،سحر نه جارن کروسک،شو ماده مرگن کروسک،بپ چورکونن کروسک

خروسک بد خواب شده ،شبها خواب نمی رود و سحرگاهان داد و بیداد راه می اندازد.او شوهر مرغ ماده است و پدر جوجه ها 

نکته:از این سخن شاعر که گفته"خروس کوچولو شوهر مرغ ماده است" می توان استنباط کرد در منطقه ای که خروس کوچولو زندگی می کند مرغ نر هم وجود دارد . 

***

_غلمک نه پایی لُنگن غلمک،عاشک هارما و کُنگن غلمک،غلمک کونتو اکنت کونتو اکنت،وا چمکخو دل دختون هو اکنت.. 

غلامک لُنگ به پا دارد.او عاشق خرما و خرمای کال است.غلامک باسن تاب می کند باسن تاب می کند و با رقصش دختر ها را حالی به هولی می کند.(منظور شاعر دختران سرحدی است.مطمئنم.خودم ازش پرسیدم) 

. خوب سرحدی های محترم!! مچّکر از وقتی که گذاشتید.لطفا از روی این  مطلب پرینت گرفته و همواره با خود داشته باشید که بتوانید در اوقات فراغت به مطالعه آن بپردازید تا ملکه ذهنتان شود.باز هم مچّکر ... 

 

خبر فوری:در پی جو گیر شدن غلی سیا و گرایش او به موسیقی رپ ،نام مستعار خود را به"غلی مانکن"تغییر داد .به گزارش خبرنگاری هورمودر نیوز این بیت شعر همواره بر زبان وی جاری است: 

"وای وای وای نازیلای من کوش..وای وای وای میرم از هوش" 

                                                         

 

                                       پایان