نامه نازیلا به غلام

سلام آقا غلام


امیدوارم حالت خوب باشد و ایام به کامت


نامه ات به دستم رسید..ممنون از این همه ابراز لطف و محبتت..راستش نمیدونم چی بگم..این اولین باره که می بینم یکی اینجوری احساساتشو بیان می کنه..وقتی می خوندم به این نکته پی بردم که با کمال صداقت نوشته شده...


میگم آقا غلام !! چرا شما فکر می کنی هر کسی فارسی صحبت کنه لزوما باید سرحدی باشه؟؟؟؟  نه .. من سرحدی نیستم...من هم مثل شما از فرزندان همین خاکم...از هرمزگان..که مجبور شدم به خاطر شغل پدرم سالها دور از شهرم باشم و هر چند سالی رو توی یه شهری بگذرونم..متاسفانه پدر و مادرم هم از روی دلسوزی یکم در حقم بی انصافی کردن و از بچگی باهام فارسی حرف زدن..اونم به خاطر اینکه بچشون لهجه نداشته باشه...ولی حالا که واسه همیشه برگشتیم بندر احساس می کنم گنگم..احساس میکنم بندری بودن بدون بندری صحبت کردن بی معناست...البته بگما !!!بندری رو میفهمم ولی نمی تونم حرف بزنم..اونم چون عادت نکردم..


راستی اقا غلام !!نمی دونم چطو شد که شما منو انتخاب کردین ولی باید بگم من و شما از همه لحاظ با هم فرق داریم...شاید خودتم اینو متوجه شده باشی...آره متوجه شدی..از نامه ت معلومه که متوجه شده بودی...


راستش دوست ندارم با حرفام ناراحتت کنم ولی باید بدونی که بابای من یه تاجره..مادرم هم یه فرهنگی بازنشسته...داداشم هم که دکتره...خودم هم که دارم واسه کنکور درس می خونم تا اگه خدا بخواد برم دانشگاه...فکر نکنی خواستم به رخت بکشما !!! نه....اینا رو گفتم تا بهتر متوجه تفاوتها بشی....ما با هم تفاتهای زیادی داریم اقا غلام...می دونم که اینجا هیچکی مقصر نیست و میدونم که عشق از مرز تفاوتها میگذره...شاید اگه شما هم جای داداش من بودی الان............


خوب به هر حال...راستی ما هم مثل پدر و مادر شما کاتغ و مهیاوه و نون کلکو می خوریم و لباس بندری می پوشیم و افتخار هم می کنیم پس لطفا شما هم در این مورد با دید بهتری به موضوع نگاه کن..


ولی یه چیزایی هست که فکرمو خیلی مشغول کرده..واونم صداقت و یکرنگی شماست...توی این سالها هیچجا سادگی و یکرنگی بندریها رو ندیدم.....آقا غلام !!! حرفات به دل میشینه...اصلا به حرفات شک نمیکنم و می دونم به قول مردونه که دادی عمل میکنی...من دوست دارم بندری صحبت کردن رو یاد بگیرم...قول بده کمکم کنی...ضمنا اینقد به فکر قایق خریدن و جنس از خصب اوردن نباش و لطفا به ادامه تحصیل فکر کن...ما هنوز جوونیم و فرصتهای زیادی داریم..


خوب دیگه بیشتر مزاحمت نمیشم..شما هم ببخشید که از خواب بیدارت کردم...


راستی...خیلی دوست دارم واسه عروسیم هفت شب و هفت روز لوطی بیارن...ساخت بیارن...ولی به شرطی که اول شما قولهایی  که دادی رو عملی کنی....................


                                                                    I LOVE YOU